عبدالقادر بلوچ
 
منطق خاص

انتشار متن کامل نامه‌ی خمینی باید برای آندسته از عزیزانی که هنوز از ترس تقدس، امام را تافته‌ی جدا بافته می‌دانند موقعیتی برای دوباره اندیشی باشد اما نگاهی که با تعصب قفل می‌شود منطق خاص خود را پیدا می‌کند.
تلفن را بر می‌دارم به عمه جان زنگ می‌زنم و می‌گویم یادت هست گلوی خودت و گوش ما را پاره کرده بودی از شعار« جنگ جنگ تا پیروزی» می‌بینی آقا و آقایون باید زودتر جام زهر را می‌نوشیدند. می‌گوید آقا بیچاره فقط یک امام بود. وقتی خدا و پیغمبر جانب صدام کافر را گرفته بودند از دست امام معصوم چه بر می‌آمد؟!

ماه مبارک آمد

وقتی بلند می‌شوم سرم گیج می‌رود و می‌خواهم بیفتم. دردی مرتب در دلم تیر می‌کشد و ناخودآگاه همیشه آه می‌کشم. چشمانم مرتب سیاهی می‌رود و خیلی چیزها طپش قلبم را بالا می‌برد. خواب جای خود دارد در بیداری می‌بینم که از بلندی سقوط می‌کنم و دیوارهای بلندی جلویم سبز می‌شود. به نظر شما هم من مریض هستم؟ چه بد. پس نباید روزه بگیرم. شما که ماشاء‌الله سور و مور و گنده هستید، ماه مبارک آمد. روزه بگیرید. انشاء‌الله عید خدمت می‌رسم.

الگوی انیسه انصاری
روزنامه جمهوری اسلامی نگران است که پخش خبرهایی از قبیل پرواز خانم انوشه به فضا موجب الگو سازی برای دختران و پسران می‌شود. دست بر قضا این فضا جای نگرانی هم دارد. حالا که قسمت و تقدیر دختران و پسران ما را زیر سایه‌ی خلیفه هیچ چیز ندیده بار آ ورده بعید هم نیست این جوانان از فردا قیمت کلیه‌ها را به بیست میلیون دلار افزایش بدهند تا از دست این قضا به فضا رو بیاورند. البته هر کس اختیار قیمت کلیه خودش را دارد اما پس فردا ماه مبارک رمضان از راه می‌رسد. ناسای کافر که برایشان توپ سحر و افطار شلیک نمی‌کند این خانمها و آقایان مسلمان آن بالا کی سحر می‌خورند کی افطار می‌کنند؟
حیف معذرت خواهی کرد

پاپی که از خودش خواهر و مادر داشته باشد به خواهر و مادر دیگران گیر نمی‌دهد. اگر بنا باشد دینها را زیر ذره‌بین ببرند همه باید جلوی کلیسا لنگ بیندازند. درست است که ما را امام گزیده اما نا سلامتی در گوشمان اذان خوانده‌اند. مولوی عبدالحمید رهبر سنیهای بلوچستان و توابع که اهل فتوا دادن نیست کاش حضرت رهبر فتوایی می‌داد تا ما می‌رفتیم پاپ و خانواده‌اش و سپس تمام مسیحیان جهان را ادب می‌کردیم تا دوباره پاپی جرأت نمی‌کرد به ما بگوید خشونت طلب.

اوریانا از فالاچی تا فلانچی

اوریانا اوایل برای همه‌ی ما فالاچی بود. پا به سن که گذاشت جبهه گرفت. حالا اگر شمشیر را از رو نمی‌بست و کلاه خود نمی‌گذاشت جبهه گرفتنش بعد یازده سپتامبر طبیعی بود اما روزنامه نگار باشی اوریانا فالاچی هم باشی چنگ و دندان نشان بدهی ما سریع‌السیرتبدیلت می‌کنیم به فلانچی. حیف که مرده است، خدایش بیامرزد. پشت سر مرده که نباید حرف زد. مصاحبه با تاریخش خوب بود خدا آخر و عاقبت مصاحبه با نکیر و منکرش را به خیر بگذراند.

این نیز بگذرد

ظاهراً کاریکاتور یک خر باعث توقیف روزنامه‌ی شرق شده.

وقتی کاریکاتور یک خر باعث توقیف یک روزنامه بشود باید حساسیت «الاغ» پر نفوذی را برانگیخته باشد. در کشور ما روزنامه‌ها توقیف شدنیند الاغها را به خاطر بسپارید.

یازده سپتامبر

در بازی اتمی، ژستهای زشت احمدی‌نژاد دارد جای خود را به لبخندهای مسخ لاریجانی می‌دهد. سولانا اهن و تلپ می‌خرد و بوش سر و گوش می‌جنباند. دموکراسی و حقوق بشر و حمایت از جنبش مردم همیشه می‌تواند برود لب کوزه. بارها شده که دو روزه انقلاب مخملین جای خود را داده به روابط ابریشمین. برای ما باکی نیست دویست سال هم که طول بکشد دور ابن‌طاهری جمع و از شر آل طاهرین فارغ می شویم، اما نظامی که اینطوری با معامله سر کار بماند امروز نه فردا «جوادی» نژادی، رئیس جمهورش می شود و مثل هالوکاست می‌زند زیر یازده سپتامبر و مسابقه‌ی کاریکاتور راه می‌اندازد و مرگ آنهمه انسان بی گناه را می‌کند مضحکه.

درد ما

موقعی که مرزهای ایران و افغانستان و پاکستان را می‌کشیدند بلوچستان از پیششان سه تیکه شد لذا هر تیکه را به یک کشور دادند. از آنجاییکه قوم و خویشی کاری به مرز ندارد ما به صورت علنی به قوم و خویشیمان ادامه دادیم ولی به جرم استقلال طلبی دستگیرمان کردند. برای آنکه حساسیتی را برنینگیزیم شروع کردیم دزدکی قوم و خویشی کردن. به جرم ایجاد شبکه‌های زیر زمینی دستگیرمان کردند. چون ما آدمانی صبور و مرزبانانی غیور هستیم دست از قوم و خویشی برداشته و هر کدام در همان کشوری که قضا و قدر و انگلیس ما را قرار داده بود از تمامیت ارضی و استقلال کشور دفاع کردیم. کشور هم کوتاهی نکرد پر دم و هردم برای ما از مرکز رئیس و معاون و کارمند و آبدارخانه‌چی ‌فرستاد، اما این زبان و لباس و مذهب و فرهنگمان دست از سرمان بر نمی‌داشت و رؤسا و معاونین و کارمندان و آبدارخانه‌چی‌ها و در نتیجه کشور عزیز را از ما ناراض می‌کرد. بدیهی است کشور که ناراض بشود عصبانی می‌شود و عصبانی که بشود فکر می‌کند ما آلت دست آن یکی کشور هستیم. آلت دست، همیشه خائن است مخصوصاً اگر ایلیاتی باشد. خائن البته که باید کشته شود. درد ما این است که کم و بیش سیاست هرسه کشور این است.
کلیک کنید: بيش از سي نفر از فعالان بلوچ دستگير شدند

قول ژنرالی
ژنرال مشرف به رئیس جمهور افغانستان قول داد از حمایت طالبان دست بردارد
مجاهد بود به ما چه

وقتی اصلاح طلبان پُرسه گرفتند می‌شود فهمید رژیم اصلاح طلبی را کشته. وقتی لس آنجلس زلزله شد معلوم است که نظام، سلطنت طلبی را شقه کرده. وقتی چپیها اعلامیه‌های «محکوم می‌کنیم» و «مرده باد» و «سرنگون باد» شان را ریختند توی نشریات معلوم است گرگها چپی را لقمه‌ی چپ خود کرده‌اند. از فهرج تا مرز پاکستان که شلوغ شد شک نکنید آقایان خون بلوچها را به شیشه کرده‌اند. بانه و سقز و مریوان و مهاباد که ریختند به خیابان یعنی که ضحاک افتاده به جان کردها. از ارومیه تا اردبیل که به لرزه درآمد یعنی که آذری جانش از ظلم به لب آمد. حالا فیض مهدوی را کشته‌اند. مجاهد بود. به ما چه، بگذار مجاهدین داد و بیداد کنند. ما را یک بار «آقا» دور هم جمع کرد و ما «وحدت کلمه» کردیم. کاش آقا یا خانم دیگری پیدا می‌شد و طلسممان می‌کرد تا مرگ یکی از ما درد همه‌ی ما می‌شد.

اختراع این ماه

پرزیدنت احمدی نژاد می‌فرمایند هر ماه در ایران یک اختراع بزرگ صورت می‌گیرد که خبر آن به خاطر جلوگیری از سرقت علمی و صنعتی اعلام نمی‌شود.
خبر اختراع این ماه را من به مسئولیت خودم به اطلاع شما می‌رسانم و از سارقین علمی و صنعتی که در میانتان هست درخواست دارم از سرقت آن خدا وکیلی خودداری بفرمایند:
در این ماه برادران ما موفق شدند دیوار «آزادی بخشِ شاداب ساز» با توانایی کور کردن موقت را اختراع کنند که در نوع خود در خاور نزدیک و خاور میانه و خاور دور و سایر نقاط مهم دنیا منجمله بنگلادش و چاد و کنیا بی نظیر است. با این اختراع حالا ما به راحتی می‌توانیم دیوارهای مرتفع ساخته مدارس دخترانه را استتار کنیم تا دختران در میان آنها اهلی و شاداب و پسران در خارج آن وحشی و حریص بشوند. آینه شکسته‌هایی که مخترع در این دیوار بکار برده طوری نور خورشید را منعکس می‌کنند که چشم چرانانی را که با دوربین از ساختمانهای مرتفع قصد دید زدن دارند موقتاً کور می‌کند تا بعداً نظام آنها را دستگیر و سپس خداوند آنها را برای همیشه کور کند.

خاتمی در آمریکا مشغول گفتگوی تمدنهاست

آن مرد خندید

وقتی محمود خان فرمود که جمهوری اسلامی نگران صلح در خاورمیانه و افغانستان و عراق هست کوفی عنان نتوانست جلوی خنده‌اش را بگیرد. افرادی که با عنان رفت و آمد خانوادگی دارند از همسرش نقل کرده‌اند که این دومین بار است که کوفی اخمو در عمرش خندیده. بار نخست موقعی بود که رئیس جمهور ایران برق فلاش دوربینها را با هاله‌ای قدیسی اشتباه گرفته بود. عکسی که ملاحظه می‌کنید قبل از روده‌بر شدن رئیس سازمان ملل گرفته شده.

مرگ های بی صدا
یک هواپیمای مسافربری موقع نشستن آتش گرفت و عده ای جان خود را باختند.

مناظره‌ی احمدی نژاد و بوش

خرگوش گفت: انقلابی که در بیست و هفت سالگی از شعار تا شعور سفر نکرده باشد طبیعی است که رئیس جمهورش چنین درخواستی داشته باشد.
رأی پرسید: اگر مناظره بشود چه می‌شود؟
برهمن پاسخ داد: هیچ. کریهی چهره‌ی کریهی را بنمایاند.