جسم سخت به جسمی اتلاق می شود که اگر به سری اصابت کند خون از آن سر جاری بشود.
قدمت استفاده از جسم سخت به دوران غارنشینی بر می گردد. اجداد ما سنگ را که نمونه ی اولیه و توسعه نیافته ی جسم سخت امروزی است علاوه بر شکار بر فرق سر رقیب یا دشمن خود می کوبیده اند.
در کشور ما، شاه و گدا و عاِلم وعامی در استفاده از جسم سخت به یک نحو علاقه نشان داده ولی هر گروه با سلایق خود در آن دخل و تصرفهایی کرده است. گرچه مطالعات و تحقیقات منظمی در این زمینه نشده ولی یک نگاه اجمالی نشان می دهد که همه ی ما در برهه ای از زندگی به حمل جسمهای سختی از قبیل: چوب خوشدست، زنجیر خرکی، پنجه بکس و کاردهای ضامن دار و بی ضامن مبادرت کرده ایم.
با اینکه تنوع و گستردگی استفاده از جسم سخت در تاریخ ما حیرت آور است اما در گذشته محدودیتهایی برای استفاده وجود داشت که بعد از انقلاب آن محدودیتها نیز برداشته شد.
با اینکه سقوط شوروی و دیواربرلن و ماجرای یازدهم سپتامبر تعادلات سیاسی جهان را به هم ریخت و اپوزسیون ایران را برای مدتی بیش از ربع قرن در خارج منتظر نگاه داشت. اما خیلی از آنها موفق شدند با تمرینهای درون و برون گروهی این فرهنگ را طوری زنده نگاه دارند که خیلی از صاحبنظران پیش بینی می کنند چنانچه شرایط مناسب بشود آنها گوی سبقت را در استفاده از این جسم از سایرین خواهند ربود.
آیا اول جسم سخت از جامعه ی ما رخت می بندد یا ما باید جسمهای سخت فردی خود را به دور بیندازیم؟ اینها سئوالاتی است که دانشمندان ما هنوز به آنها نپرداخته اند.