عبدالقادر بلوچ
 
سیل در سیستان و بلوچستان
هفت سال خشکسالی در سیستان و بلوچستان باعث شد مردم با جادو و جنبل و سجده و گریه و زاری به آسمانها متوصل شوند. این توصل معجزه ی دو روز باران را به دنبال داشت. حالا از کوره دهات زابل گرفته تا سراوان و سرباز و چاه بهار سیل جاری شده و خانه پشت خانه می افتد و جاده و برق و تلفن و همه چیز را آب برده و رهبران و مسئولان غرق خوابند. وقتی دنیا کمکهای میلیونی خود را به آسیای زلزله زده می فرستاد جمهوری اسلامی هم برای بهره برداری سیاسی چراغی را که به خانه رواست عازم مسجدهای اندونزی کرد. در بسیاری از دهات بلوچستان نود درصد خانه ها از بین رفته اند و مردم در شرایط بحرانی به سر می برند. کجاست آن هلیکوپترهایی که دوهفته پیش برای بمباران همین مناطق در چشم به هم زدنی مثل ملخ در آسمان بلوچستان ظاهر شدند؟ راههای زمینی خراب است، نمی شود از هوا با همان هلیکوپترها استثنائاً این بار برای انداختن پتو و کنسرو کهنه ای استفاده کرد؟
به بهانه ی سال نو
قسمت شعر و داستان این وبلاگ که خیلی سوت و کور و بی مشتری است به مناسبت سال نو مسیحی به روز شد تا اگر از هفتاد هزار وبلاگی که ایرانیها دارند وقتی باقی ماند و عید دیدنی گذرتان به اینجا افتاد میهمانخانه ی ما هم دست از خون بر شمشیر بودن همیشگی برداشته با یک استکان شعر و یک قاچ داستان از شما پذیرایی کند
امید که دوهزار و پنج به خون آشامی دوهزار و چهار نباشد

حضور پر رنگ مرگ
سال دوهزار و چهار دارد آخرین نفسهایش را می کشد اما همچنان می کُشد. تلفات خیزش آبِ زلزله ی اخیر دارد می رود از مرز صدهزار هم بگذرد. سه میلیون نفر چشم به راه آب و نانند و مرگ همانجا دوروبرشان پرسه می زند. عجب سالی است، زمین و آسمان برای کشتن مسابقه گذاشته اند. انسان چه تنهاست.
توطئه در خاورمیانه
کمال خرازی اعلام کرد که در خاورمیانه طرحی ریخته اند تا میان شیعه ها و سنی ها اختلاف بیندازند. خدا را هزاران مرتبه شکر که ما سنی ها با خبر شدیم، و الا اگر یکی از همین طراحان به ما می گفت این رژیم زر می زند که بین شیعه و سنی فرقی نمی گذارد چون ماده ی دوازده قانون اساسی اش مذهب شیعه اثنی عشری را مذهب رسمی می داند و شما نه تنها نمی توانید رییس جمهور بشوید بلکه در هیچ پست مهمی هم راهتان نمی دهند و اجازه ندارید در شهرهای بزرگ مسجد داشته باشید و روستاهایتان پر است از طلبه های قم و روحانیون خودتان یا زندانند یا در قتلهای زنجیره ای فاتحه اشان را خوانده اند، ما بیچاره ها نمی دانستیم که در خاورمیانه یکی دارد توطئه می کند فکر می کردیم بغل گوش خودمان یک عده دارند کرم می ریزند.
از آنجایی که عزیزان سنی می دانند که قانون اساسی را نمی شود برای هر مسئله کوچکی انگلک کرد لذا توقع می رود با شیعه شدن داوطلبانه، برای همیشه موجبات خاموشی این توطئه را فراهم آورند. اجرتان با حضرت ابوالفضل
حقوق بشر
آصفی گفت ايران نيازی به آموزش حقوق بشر ندارد!
راست می گوید. تربیت نا اهل را چون گردکان بر گنبد است.

باران آمد
دو روز متوالی است که باران دارد در استان سیستان و بلوچستان می بارد. هفت سال بود که خست آسمان بر خست زمین افزوده شده بود و ترک لبهای خشکیده ی دامداران و کشاورزان منطقه را دلخراشتر می کرد. حالا اما دارد هنوز می بارد و به نظر می رسد که قصد ایستادن هم ندارد.مرد کهنسال ایل گفته بود که بعد خشکسالی که باران بیاید "روباه" ها خواهند مُرد خدا کند که چنان شود.
سالگرد فاجعه بم
بم ویران شد. ایران را نجات بدهیم. بعد از یکسال شهرداری تهران به مردم بم خوشخبری داد برایشان بهشت زهرایشان را خواهد ساخت. از مرده پرستان مرگ پیشه انتظار دیگری نداشته باشید. این هفته هر آخوندی راخواهید دید که از کفن بم برای خودش عمامه ای خواهد ساخت
بم در تصویر. عکسها به شدت افسرده کننده است. برای کلیک کردن به اینجا طاقت و توان خود را در نظر بگیرید
تبریکات کریسمس
"پدر" بوش و معاون "نظر" شده اش چینی برای جهانیان کریسمس فوق العاده قرمزی آرزو دارند.

والیبال العربی
از پاسی که نشنال جئوگرافی اخیراً داده بود بحرین استفاده کرد و یک "آبشار العربی" دیگری در یکسوم میدان نفتی خلیج فارس کوبید. بازیکنان شکم گنده این "والیبال خلیجی" تعدادشان زیاد است علی الخصوص که بازیکنان ذخیره روی نیمکتهایی نشسته اند که ما نمی بینیم. آخوندهای بد بازی در این بازی نمی دانند به عبای خود بچسپند یا به عمامه ی خود اما نگران نباشید از اولین سرو این والیبال که جمال عبدالناصر زد سالها می گذرد ولی اعراب زمانی به ورجه وورجه افتاده اند که داورانی در پس پرده سوت زده اند. اگر ما از پس "تهران العربی" بر بیاییم، هم این سوتها از صدا می افتد، هم این اعراب از ورجه وورجه. (؟ )
اطلاعیه مهم
مدتی قبل قسمت و تقدیر باعث شد که یک عده از مردم بلوچستان بر اثر سقوط یک فروند موشک شهاب سه دار فانی را وداع گفته به لقاء الله بپیوندند. اما یک سری از اقوام بلوچ کافر آنها به فکر خونخواهی افتاده گروهی مسلحی وابسته به وهابیها و طالبان راه انداختند و تصمیم گرفتند با مافیای مواد مخدر هم تماس بگیرند. مافیای مواد مخدر در حالیکه بدجنسانه و نخودی می خندید به آنها راهنمایی کرد که بهتر است باقیمانده اقوام خود را ابتداء ارعاب نموده سپس بکشند. لذا دیشب ما برای حمایت از برادران تسنن و بلوچ خود با سلاحهای سنگین و هلیکوپتر های توپدار از طریق زمین و هوا به این گروه حمله نمودیم که احتمال دارد بر اثر تاریکی شب و هوشیار نبودن بمبهایمان تعدادی زن و کودک بی گناه نیز کشته شده می بوده باشد که صد البته تقصیر وهابیها و طالبان بوده و انشاء الله خداوند تبارک و تعالی آنها را از مردن خشک و خالی به مقام والای شهادت ارتقاء خواهد فرمود. ما از سایر برادران اهل تسنن خود می خواهیم این مسائل کوچک را پشت سر گذاشته اتحاد شیعه و سنی را حفظ نمایند و همپای پیروان سایر ادیان برای شرکت در جشنهای مهم هفته ی وحدت آماده شوند.
جمعی از برادران حوزوی و نظامی شما
سیلبند
آیت الله جنتی فرمودند آزادی مثل سیل است جلویش باید سیلبند بست! ایشان به مواد لازم برای ساختن چنین سیلبندی اشاره نفرمودند لذا بنده فهرست وار آنها را خدمتتان عرض می کنم:
- رهبری که وقتی بارش کج شد گریه کند و وقتی راست شد بگریاند.
- مجلسی که نمایندگانش را امام زمان انتخاب کند.
- شورای نگهبانی که مشقهای مجلس را خط بزند.
- مجمع تشخیص مصلحتی که از آب گل آلود ماهی بگیرد.
- قوه ی قضائیه ای که سلولهای یک در دو را به جای اتاق سی متری قالب کند.
- وزارت اطلاعاتی که بکشد و به دنبال قاتل بگردد.
- سربازان گمنامی که بعد از چاقو کشی بروند نماز بخوانند.
- دادستانی که جسم سخت داشته باشد.
- شهرداری که نوحه بخواند.
- رییس جمهوری که حرف بزند فحش بخورد و بخندد.
- متفکرینی که برای نجات اسلام رژیم را تبرئه کنند.
- سپاهی که زبان ببرد.
- بسیجی که قلم بشکند.
- صدا و سیمایی که صدابُر و چهره خراب کن باشد.
- امامان جمعه ای که آسمان و ریسمان کنند.
- خدایی که صبر کوچکش چهل سال باشد.
- ملتی که دو چشم داشته باشد و تماشا کند.
تور دکتر نصر
دکتر سید حسن نصر استاد دانشگاه جرج واشنگتن در سخنرانی ای در سازمان ملل از دنیا خواسته برای دیدن تحمل جامعه اسلامی در مقابل ادیان دیگر به جمهوری اسلامی سفر کنند!
اینکه چند نفر به دستور ایشان رخت سفر می بندند مهم نیست اما به آنها توصیه می شود که پیرو هر دین و مذهبی هستند حجاب اسلامی خود را رعایت کرده و چنانچه دور و بر اوین قصد عکس گرفتن داشتند از "کلاهخود" استفاده نمایند. در ضمن خاطرشان باشد که منظور دکتر از ادیان، بهائیان و زرتشتیان و یهودیانی که جاسوس اسرائیل هستند و مسیحیانی که به نفع غرب فعالیت می کنند و سنی هایی که وهابی هستند نیست و باید از هر نوع تماس با پیروان این ادیان و مذاهب خودداری شود. تماس با آندسته از شیعه هایی که از مذهب خارج شده اند اگر خودی باشند بلامانع است اما تماس با شیعه های غیر خودی هم، شامل تور دکتر نخواهد بود.
ویژه نامه کرزای

کوفی به حامد: بچی کاکام از سوگند میل کردنت
.زیاد گذشته کابینه را اعلام کن که گندش در می یایه
**********************

حامد به ظاهر شاه:دَ ای عکس شما شاه بودین من
یک بابایی. باز دَ ای عکس شما بابا شدین من شاه
شدم

*********************

خبرنگار به کرزی: پرزیدنت صاحب کابینه را
کی به خیر معرفی می کنی؟
کرزای به دوستُم: ژنرال جان تو جوابشه بته
**********************

کرزای: خداوندا! پروردگارا! تا اینجا که شکر
به عزت خودت مرا از شر نمی خبرنگارا راحت
کرده کُلَگی از آنها را بکش

**********************

خاتمی به کرزای: نه نه نه من اینطوری اگه
می خندیدم دو بار انتخاب نمیشدم
**********************

من: جناب کرزی جدی جدی چرا کابینه را
معرفی نمیکنی چهل و پنج روز گذشته؟
کرزای: به تو چی! بگم بوش بمبارانت کنه؟
**********************

نماینده زابل
سید حسن طباطبایی نماینده زابل در راهروهای مجلس به یکی از خبرنگاران گفت: "حجابت را درست کن و گرنه با مشت در دهانت می زنم!"
قربان امام زمان(عج) بروم حالا که در سیاست دخالت کرد و نمایندگان مجلس هفتم را انتخاب کرد، توی سیستان آدم قحطی بود که این سید بد اخلاق و بد دهان را انتخاب کرد؟
بعضی ها فکر می کنند با توجه به خشکسالی مکرر و توفانهای شن و بدبختیهایی که مردم زابل دارند این حاجی آقا بهتر است عوض لب و دندان مردم مشتش را به تخم کسی بکوبد که برای این همه مصیبت طرحی ندارد.
بیت:
لب و دندان خبرنگار فرودگاه سُمِ خر نیست
سیدا! رفتار تو رفتارِ نوه ی رُستم نیست
فیلم امام
بناست بهروز افخمی از دوران کودکی امام فیلمی بسازد. با توجه به حرف و حدیثهای فراوانی که وجود دارد بهتر است فیلم را از لحظه ورود امام به مملکت شروع کند:
دوربین را آهسته آهسته زوم کند به کره ماه و روی آن لکه های لوس و بی مزه و بی روح آنقدر ثابت بماند تا چهره ی امام ظاهر شود. صدا بردار باید صدای الله اکبر گفتن مردم را قطع کرده سرود: ایران ایران رگبار مسلسلها را برود بالا تا کارگردان بتواند با خونسردی دوربین را ببرد روی سرتیپها و سرلشکرهایی که بدون محاکمه تیرباران می شوند.
در اینجا برای چند لحظه باید تصویرِ تمام کادرِ امام که در بهشت زهرا دارد وعده ها را ردیف می کند بیاید رو و از دل جمعیت موجود در آنجا در حرکتی ناگهانی به سرعت برق بازرگان در حال جک ملا نصرالدین تعریف کردن، بنی صدر در حال فرار، ایران در حال بمباران، دانشگاه در حال پاکسازی، ترکمن صحرا و کردستان و بلوچستان در حال کشتار به تصویر کشیده شود.
دقیقاً در همینجا تمام صداها باید قطع شود و دوربین بسیار آهسته به طرف تقویم رو میزی ای که سال شصت را نشان می دهد حرکت کند و در حالیکه امام درمتن "وچه وچه وچه" می کند بگذارد تقویم تا سال شصت و هفت ورق بخورد اما بلافاصله زوم را باید عقب کش کندتا بیننده جوانهایی را که به صورت برگ خزان زده به زمین می افتند نبیند.
از اینجا تا نهضت دو خرداد فیلم می تواند فکوس بماند روی تنها تصویر امام که لبخند می زند و سرود خمینی ای امام پخش شود.
اگر کارگردان جزو جناح تمامیت خواه است می تواند فیلم را همینجا تمام کند ولی اگر به جناح اصلاح طلب تعلق دارد می تواند دوربین را بلغزاند به تصویر خندانی از خاتمی در حالیکه پشت سرش عکس بسیار اخم آلودی از امام از دیوار آویزان است.
اطلاعیه
مدت بیست و یک روز است که چهل و سه کارتن خواب با بهره برداری سیاسی از سرما مبادرت به مردن کرده و با این عمل خود به نظام بی طبقه ی توحیدی دهان کجی کرده اند. این رفتار غیر مسئولانه ی آنها نه تنها باعث تشویش در اذهان مستضعفان جهان و تضعیف رهبری خلیفه مسلمین می شود بلکه کار اصلاح طلبانی را که دارند هاشمی رفسنجانی را برای ریاست جمهوری آرایش می کنند مشکل خواهد ساخت. لذا از مدعی العموم درخواست داریم با تنظیم شکایتی از این گروهِ مرتبت با دانشجویانی که رییس جمهور را هو کردند موجبات دستگیری و برخورد شدید با هر دو گروه را فراهم آورد.عده ای از سربازان گمنام
عکسها




،هیشکی نمیتونه مثل من هو بشه، شرمنده بشه

.عرق بکنه و هنوز بخنده

********************************



:کرزای قبل ازمراسم سوگند ریاست جمهوری
،دیک چینی جان من و تو فرقی نداریم
! بفرمایید شما سوگند بخورید
*******************************



.پرویز مشرف به بوش: من کودتای نظامی کرتاهی
.تو حمله نظامی کرتاهی
!یار! با همدیگر من و تو کولاک کرتاهی
*******************************

پیام امام به مناسبت هو کردن رییس جمهور
ای جوان که شیشه می شکنی و بی حرمت می شوی رییس جمهور را. این معنا در زمان هیچکدام از بزرگان دین نبوده است. همه دانشجو هستند در این کهکشان لایزال از ازل تا به ابد و بالعکس. آیت الله حکیم هم دانشجو بود، خداوند تبارک و تعالی هم دانشجوست و لا کن کاری ندارد به رییس جمهور. نه می زند اورا، نه ارشاد می کند اورا و نه هو می کند او را. این هو کردن مال طاغوت است همان گونه که دست زدن مال طاغوت بود. من همین طور مرتحل شده از او راضی هستم که در تمام این ادوار که هر بلا بر سر اطرافیانش آوردند به جای دهان چشمان خود را باز کرد و هر جا ضرورت شد بست چشمان خود را و باز کرد دهان خود را.
در تمام طول تاریخ نیامده است چنین سیدی که همیشه گوشهایش بسته باشد ولاکن نیشهایش باز باشد و این به نفع نظام است. ای بسیج که امروز کردند ترا دانشجو، ای سردار سپه که می کردی خربوزه فروشی بزنید در دهان این دانشجو ها. قلم ندارند قلم پایشان را بشکنید. قلم پایشان در جنگ شکسته سرشان را بشکنید. کاری نکنید از این دنیا بیایم به آن دنیا و چوبهای دار را به پا کنم. بگیرید جلوی اینها را که اینها آخرالامر روحانیت را به حوزه می فرستند. من توی دهان دولت زدم شما توی دهان ملت بزنید. این زدن سنت ماست. ابا نداشته باشید از زدن. که نظام از همین زدنها بر پاست.
نازران سیاسی
مسعود بهنود می نویسد:
بعضی از ناظران سياسی گمان دارند محمد خاتمی همان گونه بدرقه می شود که نام های محبوب تاريخ معاصر ايران، يعنی دکتر مصدق، احمد قوام، و مهندس بازرگان...
مسعود جان باید بداند پشت سر مرده نانهای زیادی را می شود به تنور چسپاند اما اگر مرده مصدق باشد هر نامی را نمی شود به او چسپاند.
ما از دست این ناظران بی چهره ی سیاسی خیلی شکاریم، آنها هاشمی رفسنجانی را هم با امیر کبیر مقایسه کردند. جای خوشحالی است که تاریخ برای هیچ ناظری تره خورد نمی کند. اصولاً "ناظران سیاسی" بسیار اشتباه می کنند که رژیم مذهبی و آخوندها و جوجه آخوندها را با شخصیتهای تاریخی مقایسه می کنند.
بیخود نیست که اجداد ما فرموده اند:
شخص آن است که خود گمان بری نه آنکه "ناظران سیاسی" گمان برند.
جاسوسان اتمی
جمهوری اسلامی موفق شده یک جاسوس اتمی را دستگیر کند. با توجه به شرایط زمانی می شود باور کرد که خود خداوند متعال به نظام در دستگیری این جاسوس بزرگ کمک کرده است. به طور قطع چشم این جاسوس به چهره ی روحانی آیت الله شاهرودی بیفتد نور ایمان به قلبش تابیده مثل بلبل نه تنها به ساخت سانتریفوژ و اورانیوم غنی شده اعتراف می کند بلکه چگونگی شلیک موشک شهاب را که در بلوچستان فرود آمد و عده ای از برادران بلوچ قاچاقچی ما را کشت برای جهانیان بازگو خواهد کرد. ما از مأموران اطلاعات خواهش می کنیم عکسهای مریم رجوی را که از داخل جیبهای این جاسوس در آورده اند برای کنف کردن آژانس بین المللی به نمایش بگذارند تا جهان ببیند که این مریم چطور می خندد و پر خیالش نیست که این جاسوس از پاکستان عبدالقادر می خرد و در ایران بمب اتم درست می کند. ما حتم داریم با توجه به قطر پرونده ی ما در جهان و با در نظر گرفتن کُرکُری خواندن های بوش تعداد بیشتری جاسوس اتمی در کشور ما هست که دارند از مردن امامان ما سوء استفاده کرده در مقبره ی آنان اورانیوم را غنی می کنند تا برای نظام پاپوش دوخته برای جهانیان ثابت کنند که نظام مثل سگ دروغ می گوید.
لذا ما از نظام می خواهیم تمام اجسام سخت برادر مرتضوی را به ملاج این جاسوس زده از او به حق پنج تن آل عبا برای دستگیری حد اقل پنج جاسوس دیگر اعتراف بگیرد تا از لحاظ شرعی قدرت ویراژ بیشتری در یافته های بعدی آژانس که دیر یا زود به وقوع می پیوندد داشته باشیم. نصرا من الله و فتح القریب
تهدید دیپلماتیک
آصفی سخنگوی وزارت امور خارجه گفت اگر سفیر کانادا دنبال پرونده ی قتل زهرا کاظمی را بگیرد برایش دردسر بوجود می آید. برای آندسته از کاناداییها که نمی دانند چطور برای یک سفیر دردسر بوجود می آید بنده آنرا شرح می دهم:
سفیر صبح بیدار شده صبحانه می خورد ریشش را می تراشد سوت زنان می آید بیرون به راننده ی خودش می گوید گود مورنینگ بعد یکهو دوتایی متوجه می شوند ماشین پنچر شده. با خودشان فکر می کنند اتفاق است می افتد، زاپاس را جا می اندازند می روند توی خیابان. مثل فیلم های هندی دو موتور سوار ناشناس از هیچ کجا سبز می شوند بغلشان و تصادفی شروع می کنند به کرم ریزی. آخرش دو تا تیر هوایی شلیک می کنند که یکی می خورد به گلگیر ماشین دیگری می خورد به قالپاق جلو.
سفیر که می رسد به سفارتخانه با عصبانیت به سکرترش می گوید به وزیر امور خارجه زنگ بزند. سکرتر می گوید: ولاکن با تأییدات خداوند متعال تلفن ها از صبح قطع شده اند. سفیر یواش یواش سرش سوت می کشد اما هنوز دچار دردسر نشده که ناگهان تلفن دستی اش به صدا در می آید وقتی آنرا بر می دارد خانمش که زهره ترک شده می گوید: دوتا ریشو دارن از دیوار بالا میان میگن قصد دارن لانه جاسوسی را اشغال کنن!
چشمان سفیر از حدقه می زند بیرون و بدینسان سفیر دچار دردسر می شود.
عمه جان و فراخوان ملی
من و عمه جان و ننه رختشور و کربلایی حسن و مشهدی رجب راه افتادیم برویم کافی نت که فراخوان ملی رفراندم را امضاء کنیم. نرسیده به بیدهای لب جوی آب عمه جان پرسید:
امضاء بکنیم که چه بشود؟
گفتم: عمه جان امضاء خود را به گوش جهانیان رساندن کار کمی نیست.
مشهدی رجب گفت: اگر شدنی بود که از شصت میلیون، بیشتر از بیست میلیون امضاء در بیاورند برای خاتمی در می آوردیم.
کربلایی حسن گفت: اگر با کمک از امدادات غیبی دات کام را شصت میلیون کردیم آنها را چکار می کنند؟
ننه رختشور گفت: لابد می برندشان سازمان ملل می گویند ببین آقای سازمان ملل این شصت میلیون این صد نفر را نمی خواهند.
عمه جان در حالیکه بر می گشت گفت:
سازمان ملل هم چپ چپ نگاهشان می کند و می گوید عوض ریختن شصت میلیون امضاء بی صدا توی اینترنت ده هزار آدم با صدا بریزید توی خیابان.