عبدالقادر بلوچ
 
پهلوان پنبه و فرمایشات سنگین

امام راحل اصرار داشتند که راه قدس از کربلاست، اما آنقدر موشکهای هشت متری به کوچه های شیش متری ما اصابت کرد که ایشان سر و ته فرمودند. حالا جناب احمدی نژاد همان خر شیطان را سوار شده‌اند. پاک کردن نام اسرائیل ...بقیه در اطلاعات دات نت

نگاهی به وبلاگ شرتو

شرتو که یک نام مستعار هست قبلاً وبلاگی داشته که در آن مستعار نمی‌نوشته. این دختر خوزستانی که در تهران زندگی می‌کند متوجه می‌شود که نوشتن با نام اصلی در کشوری که فعلاً در یک گیومه دوران می‌گذراند کار چندان راحتی نیست و از خیر وبلاگش می‌گذرد و وبلاگ «شرتو» را راه‌ می‌اندازد. در اولین پستش در وبلاگ جدید در مورد عنوان وبلاگ چنین توضیح می‌دهد:
شرتو به فتح شين در زبان مردمان بخشی از خوزستان به بيرون آمدن آفتاب از پس ابرها و پرتو افشانی آن پس از باران گفته می شود.او سپس روزی را آرزو می‌کند که ابرهای تیره ظلمت از پهنه آسمان گیتی کنار برود و خورشید معرفت در آن پرتو افشانی کند.
شرتو که فعلاً در آدرس:
http://sharto.persianblog.com
می‌نویسد نوشتن را یک هنر ذاتی می‌داند و فکر می‌کند که خودش از آن محروم است. او که در تمام دوران تحصیل زنگ انشاء برایش کابوس بوده در یک موضوع انشاء تخیلی به نام زندگی این انشاء را در وبلاگش می‌نویسد: بقیه را در شهرگان بخوانید.

قامت راست کرزی و بار کج ادعا

«آقای محقق نسب، روزنامه نگار افغانستانی پس از انتشار نوشتارهايی در مجله "حقوق زن" در کابل که از سوی دستگاه قضايی افغانستان "کفرآميز" و "اهانت به اسلام" توصيف شده به دو سال زندان محکوم شد.»
اگر ما در اینکه جلالتمآب کرزی، معنی دموکراسی را می‌داند و آنرا برای افغانستان می‌خواهد شک داشته باشیم آمریکا کوچکترین شکی نداشته. پس چه می‌شود که بغل گوش او در کابل نویسنده‌ای را به اتهام کفر‌گویی به زندان می‌افکنند و ایشان شق و رق راه می‌رود و سعی دارد عبا و ردا و کلاه و ظاهر ملی خود را حفظ کرده طوری عمل کند که انگار نه انگار مسئله‌ای رخ داده؟ آقای کرزی به خاطر من و شما و «محقق نسب» و آزادی بیان و رکن اساسی دموکراسی نه، به خاطر آبروی جرج بوش هم که شده باید جلوی اینطور احکام را بگیرد و الا از این تیپ «ملاکراسی»‌ها خودمان داشتیم چه احتیاجی به آنهمه بمب که هفت بند جان افغانستانجان را لرزاند؟

گفتگوی اتمی من و عمه‌جان

عمه‌جان در حالیکه از عصبانیت می‌لرزد می‌گوید: همه اتم را غنی می‌کنند، همه این بمب «کوفتی» را می‌سازند. نوبت که به ما رسید آسمان تپید؟
می‌گویم عمه جان از آنهمه چیزی که جهان دارد چرا ما فقط به این یکی پیله می‌کنیم؟ پاکستان که این «کوفتی» را دارد چرا در یک زلزله لنگهایش به هوا رفت و دو تا هلیکوپتر نداشت زخمیها را برساند به دوا و دکتر؟
کمی فکر می‌کند و می‌گوید: بقیه را در اطلاعات دات نت بخوانید

نگاهی به وبلاگ حسن درویش‌پور

حسن درویش‌پور میهمانخانه‌ی اینترنتی خودش را بر روی شاهراه اطلاعاتی در آدرس: http://darvishpour.blogspot.com دایر کرده است و در هر لحظه‌ی شبانه روز که گذرتان بیفتد واژه‌ها «تازه داغ» انتظارتان را می‌کشند. او به نسلی تعلق دارد که تجاربی آموخته‌اند و بدون آنکه به این اصل که: گفتن همیشه اصل است و سکوت فقط استثناء، شک و یا آنرا رد کند باز هم ترجیح می‌دهد از گذشته نگوید. به عقیده‌ی او وبلاگ یک طرفه گفتن است و گفتن یک طرفه به جایی کشیده می‌شود که آنرا در فرهنگ سنتی پرده‌دری و به زبان عوام پاچه گیری و به زبان سیاستمداران افشاگری نامند. حسن درویش پور معتقد است در شرایطی که امکان گفتگو و تشخیص قوت و ضعف‌هایمان وجود دارد پرداختن به افشاء دیگران سرنوشت و زندگی ما را در مرحله‌ی ناگفته‌ها و مقدماتی نگاه خواهد داشت.
او با اینکه نزدیک سه سال است پر توان وبلاگ نویسی می‌کند و هر بار با پست‌هایی که هر کدام توان و انرژی پستهای یکماهه‌ی وبلاگ‌های معمولی را حمل می‌کند به روز می‌شود باز هم معتقد است وبلاگ نویسی بیشتر به کار جوانان می‌آید. شاید اینگونه استنباط شود که در بیان این سخن انرژی، تحرک، سواد اطلاعات فنی و گستاخی لازم مد نظر او بوده ولی او مشخص می‌کند آنچه که او را بیشتر به گذشته وصل دارد وسایل نوشتاری است. حسن درویش پور خود را از نسل کاغذ و خودنویس می‌داند و حتی همنسلان خود را که گوششان به صدای زنگ ماشین تحریر عادت داشته، جزو کسانی به حساب می‌آورد که اول می‌نوشته‌اند و سپس تایپ می‌کرده‌اند. برای او در نوشتن با کی‌برد کلمات بی‌جانند و صفحات ورق نمی‌خورند و در نتیجه خواننده نمی‌تواند آنها را لمس کند. حسن درویش پور می‌گوید: بقیه را در شهرگان بخوانید

آگهی

به زودی دکتر مصلی نژاد با کتاب جدیدش TORTURE IN THE AGE OF FEAR که به انگلیسی منتشر شده در ونکوور خواهد بود.

فیزیوتراپی در تونل مرگ

زندان اوین و فرودگاه مهرآباد گاهی به مثلث برمودا وصل شده در آنها افراد با پرونده‌هایشان گم می‌شوند. تا حالا از این اتفاقات ایدئولوژیکی سیاسی زیاد افتاده که حافظه‌ی ما مجبور نیست آنها را به خاطر بسپارد، اما دو مورد مشخص‌تر آنها فرج سرکوهی و زهرا کاظمی بودند. خوشبختانه در مورد فرج، فرجی شد و ... بقیه در اطلاعات دات نت

نگاهی به وبلاگ زیتا(نگاهی از دور)


نیافتن اطلاعات شخصی راجع به نویسنده در وبلاگهای ایرانی اگر ایراد محسوب بشود ایرادی است همگانی. بدون شک این ریشه در شرایط سیاسی نه تنها امروز بلکه دیروز و دیروزهای دور مملکتمان دارد. به همین خاطر «زیتا» زیتاست و وبلاگ ارتباط با میهن را در آدرس:
http://ertebatbamihan.persianblog.com/
می‌نویسد. اینکه من می‌دانم او دور و بر بیست و پنج سال دارد و روانشناسی خوانده چیزی است که از آرشیو بزرگ وبلاگش دستگیرم شده. صادقانه که بگویم با توجه به گرفتاریهای روزمره امکان خواندن تمام آرشیو یک وبلاگ آنهم وبلاگی که نویسنده‌اش مثل زیتا پر کار باشد کار مشکلی است. من از مدتها قبل به وبلاگ زیتا با نام نگاهی از دور لینک داده‌ام که آن را از سر در ورودی وبلاگ او بر داشته‌ام. از آن زمان تا کنون هر وقت به روز کرده به ...بقیه در شهرگان

در این برهه خاص

بعد از این همه جوالدوزی که به رژیم فرو کرده‌ام و به به و چه چه دوستان ضد انقلاب را برای خود خریده‌ام یکهو می‌‌خواهم برای از خواب پریدن سوزنی به خودمان فرو کنم. از آذربایجان شروع می‌کنم اما متوجه می‌شوم که در شرایط حساس کنونی که رژیم جنایتکار فلان و بهمان می‌کند و خون جوانان را به شیشه می‌کند و بر علیه اقوام و خواسته‌های برحقشان... می‌گذرم. راه می‌افتم می‌آیم می‌رسم به کردستان. یکی متوجهم می‌کند که... بقیه در اطلاعات دات نت

نگاهی به وبلاگ زیتون

در وبلاگ آباد زیتون نام شناخته شده و وبلاگ معروفی است. این اسم که یک اسم مستعار است چنان جا افتاده که با صاحب وبلاگ یکی شده . زیتون در ایران زندگی می‌کند و هیچ اطلاعی جز اطلاعاتی که خودش با شیطنت و بازیگوشی ماهرانه در اختیار می‌گذارد راجع به نویسنده‌ی وبلاگ ندارم. این اطلاعات گاه او را دختری جوان و شاداب و بازیگوش و بی خیال می‌نماید و زمانی زنی جا افتاده و سرد و گرم چشیده که با هوشیاری شهرزاد قصه گو وبلاگش را می‌چرخاند. اگرآرشیو وبلاگش را زیر و رو کنید او را با چهره هایی متفاوت خواهید دید و این را من با بار منفی نمی‌گویم. شهرت همه جا همراه دردسر است و زیتون هم از این قاعده مستثنی نیست. در ستون نظر خواهی او که گاهی ده‌ها کامنت نوشته می‌شود بحثهای زیادی درمی‌گیرد. روش زیتون در نوشتن و به روز کردن وبلاگش روشی خاص خود اوست که گاهی وبلاگیست های دیگر وقتی می‌خواهند با روش عددی یا حروفی پستشان را بنویسند به او اشاره می‌کنند. زبان زیتون زبان محاوره‌ای و مسائلی که مطرح می‌کند بیشتر مسائل اجتماعی است. اما مگر می‌شود امروزه آنهم در کشوری مثل ایران حد فاصلی بین سیاست و سایر رشته ها مشخص کرد؟ به همین خاطر حتی او که مسائل روزانه را مطرح می‌کند گاه... بقیه را در شهرگان بخوانید
لیست دانشجویان زندانی

آیت‌الله شاهرودی از وزیر علوم خواسته لیست دانشجویان زندانی را به ایشان برساند تا نسبت به آزادی آنها اقدام شود. احتمالاً یکی از وظایف وزرای علوم داشتن چنین لیستهایی است. با توجه به حجم کاغذ بازی ادرات تا وزیر بجنبد ممکن است باز هیجده تیر برسد و زندانها دوباره پر بشوند از دانشجو لذا ما ضمن تشکر، از آیت‌الله می‌خواهیم عجالتاً همان احمد باطبی و برادران محمدی را که اسمشان در لیست خود ایشان هم هست آزاد بفرمایند تا ضد انقلاب این فرمایشات را زر به حساب نیاورد.
خانواده آندسته از دانشجویانی که... بقیه را در اطلاعات دات نت بخوانید

نگاهی به وبلاگ مجید زُهَری

مجید زُهَری با اینکه در اولین پستهایش از موقتی بودن وبلاگش می‌گوید خوشبختانه هنوز به ماندنش در وبلاگ‌آباد ادامه می‌دهد. از زندگی عادی او که برنامه‌ی رادیویی نگاهی به وبلاگ‌ها (شهر در شهر) را در رادیو ترونتو تهیه و اجرا می‌کند اطلاعی ندارم اما در وبلاگ‌آباد شخصی است بسیار فعال.
اصولاً هر وبلاگی حال و هوای خودش را دارد. بعضی از وبلاگ نویسها کوتاه نویسند و برخی بلند نویس. برای مجید زهری کوتاهی و بلندی را موضوعی که به آن می‌پردازد تعیین می‌کند، به همین خاطر گاهی پستهای او دنباله دار می‌شوند.
مجید زهری آدمی رک و قاطع است و همین باعث شده که گاهی در ستون نظرات مورد شدیدترین حملات قرار گیرد. «خبرچین» که یک خبرگزاری وبلاگی بود به همت او راه اندازی شد. مجید زهری ایران را فراموش نکرده و ماجراهایش را دنبال می‌کند اما انتقادات و حملاتش نک تیزی ندارند که به سمت کس یا چیز خاصی نشانه رفته باشند. او به مرکز خود و به شعاع دنیا و قطر دانش و آگاهی خود یقه همه چیز و هر کس را می‌گیرد و اظهار عقیده می‌کند.
در یاد داشتهای توضیحی‌ای که اینجا و آنجای وبلاگ در پاسخ به معترضین نظرات خود می‌نویسد روشن می‌کند که خود را دانای کل نمی‌داند. در بیان نظراتش به نعل و به میخ نمی‌کوبد و اگر یقه کسی را می‌گیرد دقیقاً می‌گوید از چه رنجیده و راجع به آن شخص چه فکر می‌کند. وبلاگ مجید زهری یکی از وبلاگ‌های فعال است و به مناسبت‌های مختلف مطالبی نوشته است. او به افراد و ماجراها و موضوعات زیادی پرداخته. من برشی از آن ها را که به شخصیتهای سرشناس برخورد می‌کند گرفته و از هر بخشی قسمتی را می‌آورم با این امید که برای خواندن دنباله آنها به وبلاگ مجید زهری در آدرس:بقیه را در شهرگان بخوانید.